پرده ات را من کنار
زدم
تا آفتاب
یک دست تر بتابد در اتاق نمورت
تا تو
راحت تر به آغوش این و آن فکر کنی
دمم گرم
نه ؟
ثواب کردی...دمت جیز...
یه < را > بین ثواب و کردی جا انداختی
از اینکه نویسنده ای رو میبینم خارج از عرف مینویسه خوشحالماگه مایلی به من هم سر بزن و با هم تبادل لینک کنیممنتظرتم
به تعداد تمام نقطه هایقرمز وصورتی رنگ روی پستانتگفته ام کهدوستت دارمخوب زیادندبه من چهطول می کشد حرفهایم
سبحان عزیز فایل رو دانلود کردممرسی لینک شما تو وبلاگم قرار گرفت
سلام سبحان عزیز ...پرده ها یکی یکی از میان می رفتند ! ... ...چاره ای نیست ظاهرن باید اعتراف کرد که : دمت گرم ! ... آره !امکانش نبود بجای واژه ی نامانوس راحت از واژه ی آشنای یواش بهره می بردی ؟! ... شاید چیزی هم به ما می رسید از خیال آغوشش !! ...
دست درس دادا.واسه اون اونکارو کردی واسه مام یه کاری بکن.من راهت به آغوش فکر می کنم البته نه پول تو اون حرف بوکوفسکی.ارادت
یه مثل بین نه و پول تو نظرم جا موند.
آفرین به تو که چیزتو توی کار خیر انداختی! خدا به چیزت قوت بده که بتونی دل خلق آفتاب مهتاب ندیدرو رووشن کنیوشعرت:قشنگ بودوپرنخوت...
زندگی از دید تو همش دخوله !!!!!!!!!!بابا گاییدی خودتو با اون حشر قلمت...تا اطلاع ثانو کمی جلق بزن...شاید جنده ای تحویلت گرفت طفلکی آلت به دست!!!
هیچ هم این طور نیست
خاک بر سرت پشمحالا تو پشم پاندا لونه کردی یا تو پشم مامانت »پاندا« میگم یه فکری هم بخاطر پرده بکارت چشمات کن که دنیا رو اینجوری تاریک نبینی ونوری بتابد به درونت پشمک جان
فکر نمی کنی هر تلاشی که برای مودبانه جلوه دادن کامنت ت کردی موفقیت آمیز نبوده ؟
هه ههیعنی ما هنوز مردمی داریم واسه بکارت کسی که باهاش خوابیده شعر می گن؟؟
ثواب کردی...دمت جیز...
یه < را > بین ثواب و کردی جا انداختی
از اینکه نویسنده ای رو میبینم خارج از عرف مینویسه خوشحالم
اگه مایلی به من هم سر بزن و با هم تبادل لینک کنیم
منتظرتم
به تعداد تمام نقطه های
قرمز و
صورتی رنگ روی پستانت
گفته ام که
دوستت دارم
خوب زیادند
به من چه
طول می کشد حرفهایم
سبحان عزیز فایل رو دانلود کردم
مرسی لینک شما تو وبلاگم قرار گرفت
سلام سبحان عزیز
...
پرده ها یکی یکی از میان می رفتند ! ...
...
چاره ای نیست ظاهرن باید اعتراف کرد که : دمت گرم ! ... آره !
امکانش نبود بجای واژه ی نامانوس راحت از واژه ی آشنای یواش بهره می بردی ؟! ... شاید چیزی هم به ما می رسید از خیال آغوشش !! ...
دست درس دادا.
واسه اون اونکارو کردی واسه مام یه کاری بکن.
من راهت به آغوش فکر می کنم البته نه پول تو اون حرف بوکوفسکی.
ارادت
یه مثل بین نه و پول تو نظرم جا موند.
آفرین به تو که چیزتو توی کار خیر انداختی! خدا به چیزت قوت بده
که بتونی دل خلق آفتاب مهتاب ندیدرو رووشن کنی
وشعرت:
قشنگ بودو
پر
نخوت...
زندگی از دید تو همش دخوله !!!!!!!!!!بابا گاییدی خودتو با اون حشر قلمت...تا اطلاع ثانو کمی جلق بزن...شاید جنده ای تحویلت گرفت طفلکی آلت به دست!!!
هیچ هم این طور نیست
خاک بر سرت
پشم
حالا تو پشم پاندا لونه کردی یا تو پشم مامانت »پاندا«
میگم یه فکری هم بخاطر پرده بکارت چشمات کن که دنیا رو اینجوری تاریک نبینی ونوری بتابد به درونت پشمک جان
فکر نمی کنی هر تلاشی که برای مودبانه جلوه دادن کامنت ت کردی موفقیت آمیز نبوده ؟
هه هه
یعنی ما هنوز مردمی داریم واسه بکارت کسی که باهاش خوابیده شعر می گن؟؟